اگر معنویت ضد علم یا علم ضد معنویت شود یعنی بکار بستن آن در رد یکی آنجا علوم دستاورد های خود و معنویت دستاورد های خود را ارائه میکند.این در جنبه هر کاری افرادی هستند.
دو وجه علوم یادگیری و وجه معنوی.علم و معنویت در خیلی جاها کمک به هم میکنند تا حقیقتی روشنتر شود.مهم اینست که علم و معنویت هر کدام جایگاه خود را دارد.
مثال فلانی چرا استاد فلان رشته هست.من بیشتر میفهمم.نه فلانی در آن کار اصطلاحا پوست انداخته یعنی واقعا استاد آن رشته هست.چون وارد شوی فهمی که متخصص شدن سخت هست به درستی.
ادیان شناسی در دو وجه شناخت و تخصصی شناخت ادیان دو وجه دارد شناخت سطحی و شناخت تخصصی .شناخت تخصصی در کاری یعنی در عمق ریزترین مسائل رفتن.
پس در هر اموری که نیاز پله پله دارد حال فلسفه مثال از پایه یا یدفه رفتن به سطوح نشستن در سطح بالا و گوش دادن گیجی و سردرگم شدن میشود اما پله پله درک کردن آن میشود.