حسام الدین شفیعیان
حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

فانوس-4-آیاتی از کتاب تورات

15.  منابع روشنایی برای روشنایی دادن بر زمین در طبقه‌ی (فضا) آسمان باشد. چنین شد.

18.  و برای حکومت کردن در روز و شب و برای جداسازی بین روشنایی و بین تاریکی. خداوند دید که خوب است.

8.      خداوند‌ آن‏ها را از آنجا بر روی تمام دنیا پراکنده کرد و از ساختن آن شهر باز ماندند.

12.  گفت دستت را به سوی آن نوجوان دراز مکن با او کاری نداشته باش زیرا اکنون دانستم که از خداوند می‌ترسی. چون پسرت، یگانه‌ات را از من دریغ نکردی.

17.  پس حتما برکتت خواهم کرد و نسلت را چون ستارگان آسمان بسیار زیاد و چون ریگی که بر لب دریاست خواهم نمود و نسلت وارث قلمروهای دشمنانش خواهد گشت.

6.      به (حرف) ما گوش فرا ده! آقا، تو از جانب خداوند در میان ما سروری. مِیتَت را در بهترین مقبره‌های ما به خاک بسپار. کسی مقبره‌اش را برای به خاک سپردن مِیت از تو دریغ نخواهد کرد.

6.      شما می‌دانید که با تمام قدرتم به پدرتان خدمت کردم.

33.  آنرا «شیوعا» نامید به این جهت نام آن شهر تا امروز بِئِرشِوَع است.

13.  مادرش به او گفت: پسرم نفرینت برای من، فقط به حرف من گوش بده و برو (بزغاله‌ها را) بیاور.

23.  که از آنچه مال تو است از نخ تا بند کفش (چیزی) برندارم تا نگویی من اَورام را غنی کردم.

6.      تو را بسیار زیاد و بارور خواهم کرد و تو را به قوم‌ها مبدل خواهم نمود و پادشاهانی از تو به وجود خواهند آمد.

5.      به آن‏ها گفت: من قیافه‌ی پدرتان را می‌بینم که با من چون سابق نیست و خداوند پدرم با من بوده است.

23.  خداوند به او گفت دو قوم در شکمت است و دو ملت از رَحِمت جدا می‌شوند و ملتی از ملتی (دیگر) قویتر می‌شود و بزرگتر کوچکتر را خدمت خواهد نمود.

فانوس-3-آیاتی از کتاب تورات

17.  زیرا خداوند خالق شما داور داوران و سرور سروران است. قادر بزرگ و دلیر و خوفناکی است که نه طرفداری می‌کند و نه رشوه می‌گیرد.

21.  او مایهی افتخار توست، او خداوند توست که این کارهای بزرگ و مهیب را که چشمانت مشاهده کرد برای تو انجام داد.

16.  بی‌عاطفگی را از خود دور نموده و دیگر گردن‌شقی نکنید.

18.  به حق یتیم و بیوه‌زن رسیدگی می‌کند و غریب را دوست می‌دارد تا به او خوراک و پوشاک بدهد.

13.  خداوند به من گفت: این قوم را ملاحظه کردم که اینک قومی گردن‌شق است.

4.      (و این کار) به تو اطلاع داده شود و آگاهی یابی خوب جویا شو که آیا این موضوع حقیقت محض است و این عمل ناشایسته در ییسرائل (اسرائیل) رخ داده است.

11.  بر طبق دستوری که راهنماییت کنند و برحسب آن حکمی که به تو اعلام کنند عمل نما. از آن راهی که به تو اعلام می‌دارند به راست یا چپ منحرف نشو.

4.      زیرا خداوند، خالق شماست که برای نجات شما با شما می‌رود تا برای شما علیه دشمنانتان جنگ کند.»

15.  خداوند خالقت از میان تو یعنی از برادران (یهودی) تو مانند من برای تو پیغمبر مبعوث خواهد کرد. به او گوش بدهید.

18.  برای آنها از میان برادران (یهودی)شان مانند تو پیغمبر مبعوث خواهم کرد و سخنانم را در دهانش خواهم گذاشت، تا آنچه را به او فرمان می‌دهم به آنها بگوید.

22.  آنچه آن پیغمبر به نام خداوند بگوید و آن موضوع رخ ندهد و یا واقع نشود، موضوعی است که خداوند آن را نگفته است، آن پیغمبر از روی قصد بد سخن گفته است. از او نهراس.

14.  مانع نشو تا نابودشان سازم و نامشان را از زیر آسمان محو کنم و تو را به قومی قویتر و افزونتر از او تبدیل نمایم.

24.  از روزی که من شما را شناخته‌ام نسبت به خداوند نافرمان بوده‌اید.

31.  در بیابان هم دیدی همانطوری که مردی فرزندش را نگهداری می‌کند، در تمام راهی که پیمودید تا رسیدنتان به این محل، خداوند خالقتان تو را نگهداری می‌کرد.

34.  خداوند صدای سخنان شما را شنیده خشمگین شد و چنین سوگند یاد نمود:

7.      در حالیکه غرولند شما را که بر ضد وی است میشنود، بامدادان جلال خداوند را مشاهده خواهید کرد. مگر ما چه هستیم که بر ضد ما غرولند بکنید؟

12.  غرولندهای فرزندان ییسرائل (اسرائیل) را شنیدم به آن‏ها چنین صحبت کن: هنگام عصر (از نیم بعدازظهر الی غروب آفتاب) گوشت خواهید خورد و بامداد با نان سیر خواهید شد تا بدانید که من خداوند خالق شما هستم.

29.  آن‏ها را تقدیس کن تا فوقالعاده مقدس باشند و هرچه با آن‏ها تماس یابد مقدس گردد.

فانوس-2-آیاتی از کتاب مزامیر

157 .جفا کنندگان و دشمنان من بسیارند، اما از فرامین تو روبرنگردانیدم

 100 .از مشایخ خردمندتر شدم، زیرا که اوامرتو را نگاه داشتم

61 .ریسمانهای شریران من را احاطه کرد، لیکن شریعت تو را فراموش نکردم

 39 .ننگ بدنامی من را که از آن میترسم از من دور کن، زیرا که داوریهای تو نیکو است

21 .ظالمان ملعون را توبیخ نمودی، که از اوامرتو گمراه میشوند

 6 .خد.اوند سادهدلان را محافظت میکند، ذلیل بودم و من را نجات داد

14 .خد.اوند شما را ترقی خواهد داد، شما و فرزندان شما را

 5 .آنها را دهان است و سخن نمیگویند، آنها را چشمها است و نمیبینند

23 .مثل سایهای که در زوال باشد رفتهام، و مثل ملخ رانده شدهام

 15 .و آنها در مدنظر خد.اوند دائماً بمانند، تا نشانههای ایشان را از زمین ببرد

39 .و باز کَم گشتند و ذلیل شدند، از ظلم و شقاوت و حزن

 42 .و دشمنان ایشان بر ایشان مسلط شدند، و زیر دست ایشان تسلیم گردیدند

24 .و زمین مرغوب را خوار شمردند، و به کلام وی ایمان نیاوردند

 6 .به سبب آواز نالة خود استخوانهایم به گوشت من چسبیده است

3 .بدی را پیش نظر خود نخواهم گذاشت، کار گمراهان را مکروه میدارم به من نخواهد رسید

 8 .ای احمقان قوم بفهمید، و ای ابلهان کی تعقل خواهید نمود

4 .مظلومان و فقیران را برهانید، و ایشان را از دست شریران خلاصی دهید

 12 .لیکن قوم من سخن من را نشنیدند، و (بنی) اسرائیل من را ابا ننمودند

4 .نزد همسایگان خود خوار گردیدهایم، و نزد مجاوران خویش استهزاء و مسخره شدهایم

 41 .و برگشته خد.ا را امتحان کردند و قدوس اسرائیل را اهانت نمودند

32 .با وجود اینهمه باز گناه ورزیدند، و به اعمال عجیب او ایمان نیاوردند

 18 .ای خد.اوند این را به یاد آور که دشمن ملامت میکند، و مردم جاهل نام تو را اهانت مینماید

8 .استهزاء میکنند و حرفهای بد میزنند، و سخنان ظلمآمیز را با صدای بلند میگویند

 12 .زیرا چون مسکین استغاثه کند او را رهایی خواهد داد، و فقیری را که رهانندهای ندارد (نجات میدهد)

10 .زیرا دشمنانم بر(ضد) من حرف میزنند، و کمینکنندگان جانم با یکدیگر مشورت میکنند

 7 .شامگاهان بر میگردند و مثل سگ بانگ میکنند، و در شهر دور میزنند

11 .روز و شب بر حصارهایش گردش میکنند، و شرارت و مشقت در میانش میباشد

 17 .پس ترسان مباش چون کسی دولتمند گردد، و جلال خانة او افزوده شود

3 .ای عوام و خواص، ای دولتمندان و فقیران جمیعاً

 5 .آنانی که قصد هلاکت جان من دارند، جمیعاً خجل و شرمنده شوند، و آنانی که در بدی من رغبت دارند، به عقب برگردانیده و رسوا گردند

10 .من گنگ بودم و زبان خود را باز نکردم، زیرا که تو اینرا خواستی

 14 .و اما من مثل کری نمیشنوم، و مانند گنگم که دهان خود را باز نکند

7 .بخود میپیچیم و بی نهایت خمیده شدهام، تمامی روز مکدر هستم

 16 .مثل بدکارانی که برای لقمه نان مسخرگی میکنند، دندانهای خود را برمن میفشارند

6 .روح خود را بهدست تو میسپارم، ای خد.اوند خد.ای حق تو من را فدیه دادی

 8 .خد.اوند قوت ایشان است، و برای ماشیح خود قلعة نجاتدهنده است

3 .آری هر که انتظار تو میکشد خجل نخواهد شد، آنانی که خیانت میکنند خجل خواهند گردید

 45 .به مجرد شنیدن من را اطاعت خواهند کرد، فرزندان غریبان (دشمنیشان را ) نزد من حاشا خواهند نمود

2 .ای خد.اوند مرا در غضب خود توبیخ منما، و مرا در خشم خویش تادیب مکن

 9 .ای همة بدکاران از من دور شوید، زیرا خد.اوند آواز گریة مرا شنیده است

5 .اگر به خیر اندیش خود بدی کردم، و بیسبب دشمن خود را تاراج نمودم

 3 .همه رو گردانیده با هم فاسد شدهاند، نیکوکاری نیست یکی هم نی

11 .طریق حیات را به من خواهی آموخت، به حضور تو کمال خوشی است و به یمین تو لذتها تا ابد

  7 .رحمتهای خود را امتیاز ده، ای که متوکلان خویش را به یمین خود از مخالفان ایشان میرهانی

6 .حلقههای کور دور منرا گرفتهاند، و دامهای مرگ پیش روی من در آمدهاند

 10 .آسمان را کمان کرده نزول فرمود، و زیر پای وی تاریکی غلیظ میبود

9 .بر خد.اوند توکل کن پس او را خلاصی بدهد، او را برهاند چون که به وی رغبت میدارد

 22 .من را از دهان شیر خلاصی ده، ای که از میان شاخهای گاو وحشی من را اجابت کردهای

10 .که در دستهای ایشان آزار است، ودست راست ایشان پراز رشوه است

 12 .من را به خواهش خصمانم مسپار، زیرا که شهود باطل و دمندگان ظلم بر من برخاستهاند

4 .زیرا که بهتان را از بسیاری شنیدم، و خوف گرداگرد من میباشد زیرا بر من با هم مشورت میکنند، و در قصد جانم تفکر مینمایند

16 .آنانیکه بر من هه هه میگویند، به سبب خجالت خویش حیران شوند 

6 .دشمنانم دربارة من به بدی سخن میگویند، که کی بمیرد و نام او گُم شود

10 .و آن دوست خالص من که بر او اعتماد میداشتم که نان من را نیز میخورد، پاشنة خود را بر من بلند کرد

 19 .زیرا (ظالم) در حیات خود خویشتن را موفق میخواند، (ولی تو) چون بر خود احسان میکنی مردم تو را میستایند

فانوس-2-آیاتی از کتاب مزامیر

7 .ایشان جمع شده کمین میسازند، بر قدمهای من چشم دارند زیرا قصد جان من دارند

 8 .زیرا به خاطر تو محتمل ملامت گردیدهام، و رسوایی روی من مرا پوشیده است

19 .به جانم نزدیک شده آن را رستگار ساز، به سبب دشمنانم من را فدیه ده

 14 .و من تمامی روز گرفتار میشوم، و مکافات من هر بامداد حاضر است

14 .و ایشان را در روز به ابر راهنمایی کرد، و تمامی شب به نور آتش

 40 .چند مرتبه در صحرا بدو فتنه انگیختند، و او را در بادیه رنجانیدند

33 .زیرا که روح او را تلخ ساختند، تا از لبهای خود سخن (سخت) گفت

 4 .به عوض محبت من با من شیطنت میورزند، و اما من به دعا (متوسلم)

20 .این است دستمزد مخالفانم از جانب خد.اوند، و برای آنانی که بر جان من بدی میگویند

 29 .جفا کنندگانم به رسوایی شناخته شوند، و خجالت خویش را مثل ردا بپوشند

5 .خد.اوند که (یاری دهنده) به دست راست تو است، در روز غضب خود پادشاهان را شکست خواهد داد

 69 .ظالمان بر من دروغ بستند، و اما من به تمامی دل اوامرتو را نگاه داشتم

78 .شریران خجل شوند، زیرا به عبث من را ظلم رسانیدند، و اما من در اوامرتو تفکر میکنم

 95 .شریران برای من انتظار کشیدند تا من را هلاک کنند، لیکن در پیمانها تو تأمل میکنم

129 .گواهیهای تو عجیب است، ازین سبب جان من آنها را نگاه میدارد

 134 .من را از ظلم انسان خلاصی ده، تا اوامرتو را نگاه دارم

8 .خد.اوند خروج و ورودت را نگاه خواهد داشت، از حالا و تا به ابد

  8 .که مظلومان را دادرسی میکند، و گرسنگان را نان میبخشد، خد.اوند اسیران را آزاد میسازد

7 .دست خود را از اعلی بفرست، و من را رهانیده از آبهای بسیار خلاصی ده، یعنی از دست بیگانگان

 

فانوس-1-آیاتی از کتاب مزامیر

16 .وقتهای من در دست تو میباشد، من را از دست دشمنانم و جفا کنندگانم خلاصی ده

 23 .و اما من در حیرت خود گفتم که از نظرتو منقطع شدهام، لیکن چون نزد تو فریاد کردم آواز تضرع من را شنیدی

9 .زیرا که او گفت و شد، اوامر فرمود و برپا گردید

 5 .طریق خود را به خد.اوند بسپار، و بر وی توکل کن که آن را انجام خواهد داد

24 .اگرچه بیفتد افکنده نخواهد شد، زیرا خد.اوند دستش را میگیرد

 8 .زیرا کمر من از سوزش پر شده است، و در جسم من صحتی نیست

11 .بلای خود را از من بردار، زیرا که از قدرت دست تو من تلف میشوم

 12 .ما را مثل گوسفندان برای خوراک تسلیم کردهای، و ما را در میان امتها پراکنده ساختهای

17 .از آواز ملامتگو و فحاش، از روی دشمن و انتقام گیرنده

 23 .هر آینه بخاطر تو تمامی روز کشته میشویم، ومثل گوسفندان ذبح شده شمرده میشویم

5 .مقدسان من را نزد من جمع کنید، که عهد را با من به قربانی بستهاند

 4 .از آواز دشمن و به سبب ظلم شریر، زیرا که ظلم بر من میاندازند و یا خشم بر من جفا میکنند

3 .زیرا دشمن نبود که من را ملامت میکرد و الّا تحمل میکردم، و خصم من نبود که بر من سربلندی مینمود، و الّا خود را از وی پنهان میساختم