فانوس-140

شخص نجوینده,شخص نکوبنده,شخص نجستن یاب خوابنده.اما شخص جوینده.کوبنده.جستن کننده.نخوابنده ذهنی.با اولین و دومین دهمین شاخک های فکریش  به جوشش می آید و دنبال میرود تا بیابد.و در این یافتن هست که افزان و به حقیقت میرسد.اما حقیقت هست که نجات انسانی در آن هست. غیر آن خواب فکری هست. و خواب فکری کسی را بی نیاز نمیکند.اما روشنایی فکری باعث کمال و حقیقت طلبی و رسیدن و مرحم هست.در این امر  اگر غفلت شد در آن غفلت هست که حقیقت از دست او میرود و این خسران هست.نقصان را بر طرف کردن. مرحم شدن.و وسعت تفکر.بهترین امر حقیقت هست. حال یک پرتقال نمیتواند نارنگی باشد. یعنی نارنگی نارنگیست و پرتقال پرتقالست.این حقیقت هست. اما نارنگی پرتقال هست و پرتقال نارنگی  آنچه ذهن برای خود به خیال بسازد هست فایده ندارد چون حقیقت همانست که هر چیزی اصل خود هست نه اصل آن بزور اصل دیگر شدن.اما در اتحاد نارنگی و پرتقال میشود به مزرعه ای رسید که هر میوه ای خوش و نیکو باشد و در این نیکویی مفید.چرا مثل پرتقال نارنگی زده شد برای اینست که میوه در برداشت خود همان هست که برداشت میشود . اما میوه ای برداشت درست میدهد که درست برداشت شود. برداشت غلط حتی  گل را در نگاه فقط خار میبیند. درخت را بیهوده. خورشید را بی فایده.نگاه درست و دقیق حتی خار را زیبا. علف هرز را زیبا و بیهوده را با مصرف میبیند.اما مصرف آن در هرز بودن آن نیست.بلکه در آنست که همانست.علف هرز نمیتواند گل آفتابگردان باشد اما علف هرز هم زیباست. این نگاه ما به پیرامون خود هست. و الا زیباترین آن زشت و زشت ترین آن هم بیهوده هست.اصلان تفکر مثبت خلقت را بیهوده نمیداند.و تفکر منفی حتی حقیقت را بی فایده میداند.پس در حقیقت درست راه یافتن درست و در راه یافتن درست رسیدن درست هست.

پس در امری اگر حقیقت درست در بیاید گیجی در آن نیست. مثال اینست که شما بتوانید درست ترین حل مسئله را بدهید..درست ترین مسئله حل آن در آنست که یک کتب با دقت خوانده شود.معانی و زمان ها و تاریخ آیات قبل و بعد آن در نظر گرفته شود.و بعد تاریخ شناسی.کتب شناسی.و فهم آیات میتواند جواب دهنده باشد. خداشناسی.و روح القدس شناسی.دریافت کننده روح شناخت دارد.اما آنکه درباره امورات شناخت نداشته باشد آنچه ارائه بدهد گیج کننده میشود. حالا الهیدانان یا هر سمت معنوی.در هر دوره تاریخی.باید جواب را به نسل ها بدهند و الا این امر باعث سردرگمی و حتی انحراف میشود.و حتی بدعتی میشود که در آن نزاع هست.بدعت یعنی امری غیر کتاب را ارائه دادن و بعد سر حل آن هم نتوانستن حل کردن آن یا راهی جدید بدون پاسخ به آنها.اما شناخت میگوید خداشناسی و بعد روح شناسی. روح القدس شناسی. مسیح شناسی.منجی شناسی. تاریخ . و نماد شناسی.در هر دین حدیث شناسی.نمیدونم آیات شناسی. تاریخ آیات.سبط ربط شناسی.فکر و اندیشه در امورات.پاسخ به شبهات. چالش ها.مسائل مهم.مسائل دینی ادیان شناسی.ادیان شناسی. فهم هر امری که بوده.و فهم هر مسئله از نشانه ها شناخت کامل آن دین.حقیقت پنهان نمیماند هر گونه گونه ای فاش میشود. و هر حقیقت توسط حقیقتی دگر.حقیقت ها یکی هستند. اما شناخت و کتب. و آنچه کتب میگویند.تفسیر درست کتب.تفسیر آیات.تفسیر های تمیز داده شونده. و موعظه ها. و سخنرانی ها همه قابل تمیز هستند و هر عالم. دانشمند دینی.معنوی. و...درباره امورات یک دین میتوانند راه بگشایند.و کلیت پازل جواب بدهد.

تعصب اندیشه ای میگوید من فقط و اعتقاد من فقط.روشنفکر روشن دل و روشن بین میگوید تمیز بدهیم. نمیگوید من فقط.زیرا تعصب دو حالت هست. تعصب اندیشه ای که من فقط درست میگم. تعصب نفع در آن.دو حالت هر دو حالت بد هست. تمیز دادن یعنی ای انسان خداوند به تو تفکر داده. خداوند به تو قدرت تمیز دادن داده. بشنو. بخوان. ببین. خودت انتخاب کن.درست نبود بگذار کنار.پس خرد داده دانایی هست تفکر هست. خداوند نمیگوید من تو را برای مصرف گرایی منافع خود میخواهم خداوند جان تو را دوست دارد.خداوند بنده های خود را دوست دارد. حال با هر اسمی بگذارید و صدا کنید خداوند را.دو تا خدا که نداریم یک خدا داریم.که همه ادیان واحد میدانند آن را. حتی مسیحیان هم میگویند یک خدای واحد اعتقاد داریم غیر این گویند یعنی حرف خود را تغییر دادند که. یک خدای واحد بشنو ای اسرائیل خدای ما خدای واحد هست.در کتاب مقدس تایید رسمی مسیحیت هست.پس یک خدای واحد داریم.حال در زرتشتیان اهورا مزدا. در اسلام. الله.در مسیحیت. پدر آسمانی.حقیقت دوتا که ندارد حقیقت یکی هست.در یهودیت یهوه.حالا منظر تثلیث اینها جای بحث گفتمان توضیح خود آن دارد در مسیحیت. اما اصل آنچه گفته میشود در کتاب مقدس انجیل هست بشنو ای اسرائیل خدای ما خدای واحد هست.این را تفسیر کنید.درست.چه در میاید .واحد.یعنی خدای واحد معنی واحد و بعد آیه

واحد-  که معنای واژگانی آن یک و یکتا است.


29  عیسی او را جواب داد که اوّل همهٔ احکام این است که بشنو ای اسرائیل، خداوند خدای ما خداوند واحد است.

فصل 12-انجیل مرقس/فصل 12-29/

.یا مثلان زرتشتیان اهورا مزدا گویند. خدا.الله -خدا-یهوه-خدا.عبری. باشه. عربی باشه پارسی کهن باشه. زبان خاص باشد. زبان کهن باشد.زبان های مختلف خدا خدا هست دیگر.خداشناسی مهم هست.مهم اینست که انسان چشم گذاشت نفس آخر روح جدا شد روح بسیار تکمیل هست بسیار پیشرفته.قدرت روح از تن جدا شود. شناخت کامل حقیقت هست آنجا اگر غیر آن گفته باشیم. مسئول خود گفته هاست و گفتن ها.و اگر درست اندیشه به انسانها داده باشیم. خود خیریت خود و آنهاست.با خدا شوخی نمیشه کرد. خداوند مهربانست اما همه چیز دست خداست. قدرت دهد بگیرد. افزان کند. کم کند. و اعمال انسان سقوط کند صعود کند. صعود دهد سقوط دهد.خداوند  بینایی معنای آن همه اینها را برایش بسیار آسان هست. پس عاقبت بخیری دهیم تا عاقبت بخیر بشویم در هر دین در هر اندیشه تفکر درست به دیگری.

روزی مردی یک شمع روشن کرد و فکر کرد این شمع مگر میتواند یک خانه را روشن کند. بعد نفر دوم در آن روشن کرد و نفر سوم. و نفر چهارم.از آن روشن کرد. شد یک روشنایی وسیع.این یعنی زنجیره یک کار.روشنایی خوبست. پس نفر بعد دید روشنایی خوبست و روشن کرد.تمیز داد روشنایی لازم هست.و لازم هست.نفری تشنه شد آب خورد و دید خوبست. لازمست. خاک پاک ماندن خوبست.تمیزی خوبست.خاک از چه بهر پاک ماندنش خوبست که علمی آن را جستن کنیم.هر چیزی که لازمه حیات هست حفظ آن خوبست.اما حیات به نحوی خوبست که حیات دیگری خاموش در حیات ما نشود بلکه افروزاننده حیات دیگری شویم.شمع روشنایی فکری او شویم.تشنه یافتن جستن او شویم. کمک بر هم.یک گیاه در خاک میرود رشد میکند آب لازمه آن هست.خاک کخ زده یا خاک تمیز.خاک تمیز. حیوانات در این چرخه حیات زندگی میکنند.انسانها هم زندگی میکنند.چرخه حیات ادامه دارد.پس حیات یک درد در انسان همان درد در حیوان تحمل میکند.خوبی کردن خوبست. سلامتی همه را خواستن خوبست.اما سلامتی که در چرخه سلامت نگهداشتن همه چیز هست خوبست. تاریکی  بد هست تاریکی ذهنی بد هست. تاریکی ذهنی تاریکی  جنایت هست. تاریکی ذهنی تعصب بیجا و خشونت هست. تاریکی خشونت خاموش میکند.مثال صرفه ماده گرایی انسان در مصرف من.حال اگر کسی خواهان افروزاننده شدن حیات هست بد تمیز داده شود این یعنی خواهان مرگ خود و تاریکی هستیم.خواهان تاریکی تاریکی پسند هست. اما مرحم مرحمت میشود مرحم میکند. خود برتر بین را کنار گذاشته و ما در لذت از آنچه افراد در کاری میکنند میشود. کنار نمیزند. خاموش نمیکند. بلکه همچون لذتی که خود از موفقیت میبرد در دیگری میبرد. جهان بسیار بزرگ هست کوچک نیندیشیم. وسعت فکر خود را بالا ببریم جا برای همه هست.

زنجیره انسانی از یک محیط کوچک شروع میشود و به محیط بزرگتر روند پیدا میکند. و بسط و ربط و سبط آن یک جامعه میشود. بی تفاوتی بدترین چیزست.حتی از کوچکترین امور شروع میشود تا نجات جان انسانها.اگر  بی تفاوتی ریشه کند. انسان تبدیل به آدم ماشینی میشود به بهره برداری نظام سرمایه داری کالا هست آدم میشود. جان انسان. جیب انسان میشود مایه دستاویز آنها.اما اگر انسان زنجیره انسانیت شد. جای مصرف ارزش خود را در خود و دیگری میابد و رشد میدهد. والا  آدم مصرف گرای دیگر سود دیگری میشود. جان او مثال بازی میشود. جیب او ارزش او. و همه چیز مادی میشود. در این نگاه در زنجیره کالا قرار میگیریم. آن وقت در این زنجیره حتی برای نسل شما برنامه ریزی کالایی میکنند.اما شناخت خود پیشینه خود. دریافت ارزش های فرهنگی. معنوی. و حفظ آن هست که یک حرف و صد حرف برای عرضه در درستی بر جهان پیدا میکند. والا تمام آن ربایش و تاریخ فراموش. و کم کم آنچه که نمادهای ارزش و افتخار جهانیان هست تبدیل به فراموشی. تحریف. و از بین رود یا گرفته شود.اما این در مصرف گرایی صرف اتفاق می افتد جای همه چیز کالا میشود.نگاه مادی با چرخه مادی رشد میکند و تمام امورات را در بر میگیرد در این چرخه شما بی تفاوتی . یک زندگی جهانی جنگ. کشتار.و بدی را تجربه میکنید. هر انسان یک قدرت فکر در افزایش دادن آن دارد. و تاثیر جهانی میتواند داشته باشد.

اولین راز در شناخت اینست برای برنده شدن فکر خود نیامدیم بلکه برای  نجات انسانها آمدیم که این نجات خود ما در همه را بر میگیرد. اگر فکر برنده شدن باشیم به اصل بعد این زندگی که هیچ همین که الان هستیم هم اعتقاد نداریم. زیرا برنده شدن یعنی من برترم غرور از ابلیس هست. و خشوع و تواضع انسانی برترین هدیه دربرابر خوب خواستن. مهربانی. دوستی. و شناخت حقیقت هست که ما را به سر منزل درستی میرساند.در شناخت درست حقیقت اگر رفتیم سختی هست اما در آن رسیدن هم هست. خرد و دانایی در تمیز دادن و سختی در آن در نمودار روشن کامل آن هست.اگر مسیر همواری را بدون خستگی برویم که در آن استراحت باشد فقط. زمانی که به قله میرسیم آنقدر استراحت هست. اما میزان استراحت مهم هست. خواب ماندگی بد هست خواب ماندگی غفلت بد هست. قله در رسیدن به خواست خدا خوبست.اگر خدا پشتیبان انسان نباشد همه کارهای او سقوط هست. اما اگر خدا پشتیبان انسان شد هر کاری که با درستی خرد و بینش درست صورت گیرد با خواست خدا پیش میرود.توقع اینکه تاریکی در بر روشنایی حمله نکند سخت اشتباه هست. تاریکی بر روشنایی میشورد. اما سلاح دفاع انسان سلاح ایمان هست. که آن گارد ایمانی پس میزند تاریکی را.اگر درختی بنشانیم و مواظبت از درخت نکنیم درخت میخشکد. اما درختی بار درست میاورد که در مواظبت باشد.فکر درست نگه داری درست میخواهد و  درستی بر نادرستی پیروز میشود زیرا درستی در انسانها تمیز داده میشود ذهن میپذیرد هر چند تمام سد ها در آن باشد چون یاری خدا رسد همه آن ناچیز میشود اما تک نگری من نگری افتادن هست. خوبی وسعتی هست بسیار زیاد و خساست بدیست. وسعت روح در خوبی خواستن اول آرامش خود فرد هست .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد