فانوس-126

پس پلی میزنیم به خدایی در مصر باستان به نام  حورص  یا تلفظ هورس یا حوروس این خدای مصر باستان که میگویند همان عیسی مسیح هست. در تلقی مطالعه کنندگان.که با جنگ کردن با یک خدای قدرتمند آن زمان او را شکست میدهد و یک چشم خود را هم در این نبرد از دست میدهد و سری شبیه عقاب برداشت شاهینو عقاب بیشتر میشود کیست؟ اولان در خدایان مصر باستان آنکه غلبه کرد بر دیگری میشد خدای قویتر و جایگزین خدایی که شکست میخورد از آن دیگری. پس قدرت خدایان در این نوع خدایان قدرت برتری و شکست دادن هست.چون به شکل انسان بودند با یکسری از مثال شخصی مثل عقاب مانند در آسمان هم هست همان به شکل انسان روی زمین هست.این تنها با دید همان شخص نبوده با دیدن چیزهایی که اون شخص براشون میشده به عبارت دقیق آنچه میشود بر او نهاد بال و کله مثل عقاب میشود خدایی با سر عقاب.جستن کوبیدن یافتن چیز خوبی هست. آنیکه نجوید فقط متن را دریافت میکند مثاله اما واقعیت مثال شخصی وارد محوطه علمی وبلاگی غیر بشود همه را مثال عکس متن همه کتاب را بخواند بهتر روایت رو دریافت میکند. مثال چهار صفحه کتاب را بخوانی بیست صفحه دیگر را نبینی یا صفحه بیستم را ببینی صفحه صفحات قبل آن را نبینی تنبلی یا ندانستن چه در آنجا هست. میشود گنجینه یا رسیدن در گام درست.شخص عجول تنبل یا ندانم که چیست بلافاصله شاید گارد ذهنی فعال شود. اما شخص رسیده میشود آهام فلان جا فلان عکس فلان کتاب فلان متن درست در میاید.پس حورص در نظر مصریان به یک شخصیت انسان قدرتمند تبدیل شد و رسیدند به اینکه این خدای شکست دهنده هست انسانی که شکست میدهد قوی هست پسر او خدا میشود و پدر و مادر او خدا و قبل آن اگر آنها قدرتمند بودند ما قبل آن خدا بعد آن خدا و تا رسیدن به یکی که میبینید اسم پدر دیگر ندارد براشون اون دیگه قویترین و شکست ناپذیرترین بوده میشود راس خدایان آنها اما راس خدایان مصر چگونه یک نفر پدری دیگر نداشته که الان بیاورند.و چرا در بعد آن یک خدا میشود همان نماد و همان خدای خورشید بال و پر و ادیان دیگر  مثال اگه اهورامزدا را با نماد های خدایان و سیکل جلو رونده خورشید اینها نظر بگیرید و حالا بخواهید بجویید که اهورا مزدا کیست و شاخه های تعریف حالا بال ها و شماره گذاری و اینها ما قبل ان و بعد آن بخواهید پل بزنید به یونان و مصر و جلو روندگی اینها سر در گم میشوید. مثال الله که در اسلام به زبان عربی میشود الله فارسی خدا چرا اینقدر احکام اینها شبیه خدای یهوه به عبری هست.و حالا سختگیری هایی در مسائلی بیشتر در فرمان به موسی نبی حالا بگویند چگونه مسیحیان  اونی که ندونه درست خب این فرمان عیسی هست تو مناظره بوده. اولان ده فرمان اینها تورات مال موسی نبی هست. یهودیان با وجه مختلف یکی عیسی را معلمی خوب میداند که با نقد ها دارد یکی ماشیح نمیداند یکی ها یکی ها اینها دلیلش چیست؟ یا چرا بعضی ها فکر کنند که یهودیان این نظرو درباره عیسی تندتر هم دارند خیلی تندتر مسیحیان میایند و کتاب آنها را میخوانند و بعد یکی بگوید خب نگاه کن عیسی مسیح چه احکامی داده.یا بگویند چرا پس یهودیان کتاب های مسیحیان را نمیخوانند و انجیل ها  یا انهایی هم که میخوانند مثال قبول نمیکنند مگر تغییر دین باشد نه طیف گسترده آن و اشخاصی اشخاص ها و عیسی را اینگونه میگویند.یا تندتر آن بگویند اینها مسیحی نیستند کامله یهودی مسیحی شده هستند که یهودی بیشتر کتاب دارند تا خودشان یا نه اصلان یهودی اصلاحی هستند که مسیحی مینامند خودشان را.یا یکی مخالفت کند سریع بگویند یهودی ستیز هست.حال بخاطر اینکه عیسی و پدر مادرش را اهل یهود بدانند که باز یهودیان گویند عیسی از اسمان گفت آمدم یهودی نیست و ماشیح نیست حکومت هم نخواهد توانست بگیرد چون یهودی نیست و محل تولدش آسمان هست چون گفته از آسمان آمدم.مال اینجا نیست مال آسمانه. ملیت بردار نیست که ماشیح بشه برا ما.یا مطالعه کنند ببینند برسند که داوود در یونان فرزند مسیح بوده.معادله کنند با تمثال و مثال یا بگویند اصلان عیسی که یهوه نمیتواند اصلان برای ما باشد ما اصلان منع چهره داریم.به لحاظ معنوی خدا پرانتز اینها خدا اصلان شکل ندارد و عیسی شکل دارد.و اون حتما یک داوود دیگر بوده که نواختن حیوانات اینها و همه آنچه در داوود پیدا میکنند در او هست.و اون عیسی نیست حتمان از سمت مسیحیت باز چون سلسله مراتب قبل او زیاد هست حالا بخوانید میشود همان.و چه بوده در یونان که مثال یوسف بشود و مریم بشود خدا و داوود هم بشود خدا برای آنها قبل یوسف باز کی بوده. برن تا برسن به یک . و باز در تثلیث اصل ماحصل آن را برداشت از روند رو به جلوی تسلط بر رسیدن به قویتر شدن سه کنند.و الهیات شناسی باستانی آن و غیر آن بشینند هی بالا و پایین کنند و از تو انجیل تنها در بیاورند که باز شبهات چالش میفتد عده ای دچار اینکه اصلان اونو ولش کن من خود عیسی رو دوست دارم.یا من واردش نمیشم چون نمیخوام عقلمو از دست بدم. یا مسیحیت رو. در حالی که در قرآن هم به مسیحیان گفته شده اهل انجیل باید از انجیل حکم کنند.مثال عیسی صد سال بعد مثاله میامد انجیل جدید میاورد آیا انجیل های چهار گانه تایید شده قوت نداشته که بیاورد.حالا اونهایی که تایید نشده قوت کلام توش حس نشده بدعت ها توش حس شده یاکلام شناسان و  میزان پری روح در شخص روح القدس تشخیص دادند که آن اناجیل رسمی نیست انحرافات دارد.و چهار آن را تایید کردند حال مسلمین گویند اسم پیشوای اسلام در انجیل برنابا آورده شده مسیحیان گویند تایید ما نیست یا آنهایی که شباهت فکری مثال شاگردان یهوه که اصل اسم عبری یهوه خدای اسرائیل مینامیدند با آنها هم عقیده در جاهایی اختلاف هم داشته باشند یا مشابه همان تفکرات باشد در همخوانی اینکه مثال الله همان یهوه باشد یا گویند در کتابی رسولی گفته از عیسی که بشنو ای اسرائیل خدای تو من هستم. یا گویند نمیشود عیسی به خدایی غیر ازیهوه خدمت میکرده والا همان مشابهات احکام آنها را جاری میساخته.یا حداقل آن میشده مسائلی را درش یافت که مشابهت داد فهمید اما فرق چیست چون کتب یهود را مسیحیان میخوانند میگویند خب اینها همان سیر و راه را میروند ولی احکام آنها در آنها جاری نیست چالش براشون پیش بیاد تضاد.یا خواستند تایید ماشیح بودن مسیح را در کتب بیابند در کتاب دانیال یا پسر انسان در حزقیال غیر در مزامیر داوود که زبور خوانند در اسلام و قرآن.خب مسلمین گویند در قرآن اگر خدایان دیگر بودند قدرت عرش را میگرفتند و تسلط زمین و آسمان از آنها میشد. میشود همان جنگ و برتری خدایان با دشمنان خود یا هم نام های خود در اساطیر که کهن یونانو مصرو غیر...یا جنگ خدای قدرت در فرزندان یشوعا که اگر بخوانند همان حورص. که تلفیق ایزدیان خدای خورشیدو باز مسیحیان گویند مگر عیسی خدای خورشید بود فقط که مثال ان تاریک شدن آسمان بعد تصلیب.که حالا اختلاف تصلیب در مسیحیت اسلام را باز میکنیم تا حقیقت برسید.در فصلی.پس چگونه عیسی محبت هست که در خدایی قبل خود حورص جنگ میکرده. آیا عیسی در اسرائیل یهود یک چشم خود را از دست نداده طی چه مبارزه ای بوده.خب بگند کمال این خدا بالاتر رفته دیگه جنگ کلامی میکرده فقط باز گویند در لوقا میگوید سلاح تهیه کنید ولی اناجیل سه گانه دیگه نمیگه جز همان که  پطرس شمشیر زد گوش کاهن اعظم رییس آنها را چرا کلام عیسی رو پس شاگردان که  انجام میدادند.یا آن سلاح طبق احکام محبت گفته شده در انجیل سلاح زبان و جنگ کلام هست بله درست هست.اما آیا مسیح کمال بیشتر گرفته در حالت ناسوتی خود.یا نه ره افسانه در آنجاها بوده مخلوط شده.یا نه اصلان مسیح دوبار گفته متولد میشوید  برای کی ها بوده خودش جاویدان داشته هی متولد شده هی دین از سمت آنچه خدای بالاتر قویتر خود بوده میاورده.و چقد مثال شباهت دارد به فلان شخصیت طبق نقوش کهن.یا غیر آن.یا حتمان خدای کودکان در شکم واسطه تولد اصلان خود تولد در کودکان مینامیدند در رسم کهن اساطیری در نام دیگر.یا در زرتشت حلول میکرده در بودا شستن پای بودایی ها چرا راهبان واعظین انها مال آنها را نمیشویند حتما کمال گرفته عیسی یا تخطی شده تحریف یا نه اصلان داستان چیست که در فصل های بعد حقیقت بیشتر را خواهید یافت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد